غم به عنوان زمینه ساز شادی
غم فی نفسه پدیده مثبتی است چون وقتی شادی و فرحی به انسان دست می دهد، گرچه در بدو امر مهیج است، ولی گذر زمان آنرا عادی و حتی ملال آور می کند.
درست مانند درختی که تعدادی از شاخه هایش به مرور کهنه می شود و باید نو گردد .
در اینجا غم همچون باغبان است که شاخه های خشک شده و فرسوده را از درخت دل ، هرس می کند و سبب نشاط و بالندگی آن می شود.
پس در ابیات ذیل ، «غم» به باغبان تشبیه شده است
و «دل» به درخت تشبیه گردیده است.
و «شادی های کهنه» به شاخه های فرسوده تشبیه شده است.
نتیجه می گیریم که غم های عرضه شده بر آدمی قلب او را از رسوبات شای های کهنه می زداید تا موج شادی های نو در آن بیاید. زیرا سنت الهی در آیات تکوینی و تدوینی اینست که هر گاه آیتی را نسخ کند، آیتی بهتر و برتر آورد(1)
|
• پس انده یکسره مذموم نیست و اندیشه اندوه زا، اگرچه راهزن و از بین برنده شادی هاست، اما همان اندیشه، زمینه ساز شادی هاست.
• اندوه در واقع خانه دل آدمی را از اغیار می زداید، تا صرفاً شادی جدید و اصلی از حضرت حق بر شما روی آورد
• غمها برگهای زرد را از شاخه ی دل می تکاند تا برگهای همیشه سبز بروید.
• دستِ غم، ریشه ی شادی هایِ ملال آور را می کند تا از فراسوی آن، ذوق و لذت جدیدی خرامان به درون قلب ها در آید.
• در واقع دستِ غم ، ریشه درخت کج و پوسیده شادی های کهنه و زودگذر را بر می کند تا ریشه پنهان درختِ شادی های جدید و پایدار را نمایان سازد.
خلاصه کلام: غم هر چه از دل بریزد و بزداید، بی گمان به جای آن چیزهای بهتر ی می آورد.