توصیف معنا درمانی از خدا
مفهوم، جایگاه و منزلت یزدان، یکی دیگر از مفاهیم مورد کنکاش در «لوگوتراپی» است. عبارت ذیل، توصیف فرانکل از خداست:
«هر زمان که با صمیمیت کامل و در نهایت تنهایی با خود سخن می گویید، می توان منطقاً آن مخاطب را خدا نامید».
جمع این گفته، با اظهارات دیگر او، دشوار به نظر می رسد، آنگاه که خطاب به مبلغان دینی می گوید:
«باید، نخست، خدایی را توصیف کنید که سزاوار اعتقاد یافتن باشد ـ و خودتان هم باید به شایستگی عمل کنید.»
چنانچه، توصیف دقیق خدا، لازمه اعتقاد به او باشد، در این صورت توصیف فرانکل از خدا تا چه اندازه، دقیق، عقلانی و قابل اعتماد است؟فرانکل در جای دیگر چنین می نویسد:
«انسان نمی تواند از خدا سخن بگوید، اما می تواند با خدا بگوید، می تواند دعا کند؟»
اظهارات فرانکل درباره خدا، گاه به نوعی تردید منتهی می شود:
«و اطمینان دارم که اگر خدا واقعاً وجود داشته باشد، یقیناً به جدل با اشخاص غیرمذهبی نمی پردازد که چرا خدا را به جای خود گرفته و او را به غلط می خوانند.»
و بالاخره، سخن فرانکل به دین و برداشت های دینی می رسد و او می نویسد:
«باور به خدا یا بی هیچ قید و شرطی است یا اصولاً چنین اعتقادی در کار نیست.»
«با ارائه تعریف عملیاتی دین به گونه ای بی طرفانه و بی تعصب به طور یکه حتی شامل ناشناس انگاری و بی خدایی هم می شود، امیدوارم این ادعا قابل توجیه باشد که من، به واقع در مقام روان پزشک، صلاحیت پرداختن به دین را داشته ام» «می توان دین را تحقق خواست معنای غایی در زندگی نامید»( فرانکل، 1381)
مطابق اظهارات فرانکل، اعتقاد به خدا، نباید مستلزم هیچ گونه قید وشرطی باشد وگرنه اعتقاد دینی وجود ندارد. فرانکل در یکی از اظهاراتش، انسان را چنین توصیف می کند: «ما می توانیم بگوییم که انسان، اغلب به مراتب مذهبی تر از آن است که خود تصدیق می کند.» (1)
========
پاورقی و منابع:
1 – فرانکل، ویکتور امیل. ترجمه احمد صبوری و عباس شمیم( 1381). انسان در جستجوی معنای غایی. تهران: انتشارات تهران صدا
نکته: ما در انجمن مثنوی درمانی ، متعاقبا به رفع این این ابهامات و تعارضاتی که معنا درمانی از خدا دارد، خواهیم پرداخت.