به رابطه شوهرم با خانواده اش حساسم
پرسش مراجع
با سلام من چند ماه است که عقد کرده ام در این مدت با اینکه بین ما علاقه زیادی وجود دارد اما مشکلات زیادی هم پیش می آید.دوست دارم هر روز همسرم را ببینم و در تمام فرصتهای بیکاری من با من باشد .نسبت به خانواده اش بسیار حساس هستم به طوری که دوست دارم اگر می خواهد برایشان کاری انجام دهد با من هماهنگ کند و فرصت کمتری را به آنها اختصاص دهد. حساسیتهای من هر روز نسبت به خانواده اش بیشتر می شود و الان هم سر همین مسئله قهر هستیم. لطفا در این موارد مرا کمک کنید با تشکر
پاسخ مشاوره خانواده
یکم : مراجع گرامی؛ صریح و کوتاه اینکه شما دچار باورهای غیر منطقی هستید. در ذهن خود قوانین و مقرراتی بافته اید ( ممکن است به خاطر تجربیات شخصی، تربیت محیط یا ….) ، که آنها برای شما مشکل ایجاد کرده است. نه همسر شما.
وقتی شما در ذهن خود برای همسرتان مقرراتی تصویب می کنید، و خودتان نیز اجرا می کنید، دچار مشکل می شوید. او همسر شماست با افکار و احساسات و رفتاری متفاوت .
حداقل چند باور غیر منطقی که در چند خط ارسالی شما به وضح یافت می شود عبارتند از
1 – همسر من باید روابط با والدینش را با من هماهنگ کند.
2 – هر روز باید او را ببینم
3 – تنهایی ام را فقط با همسرم باید پر کنم
4 – نباید مسئولیت هایی که در مورد خانواده اش احساس می کند انجام دهد، مگر من اجازه بدهم
5 – اگر همسرم این قوانین بالا را انجام نداد با او دعوا و قهر می کنم تا به نتیجه برسم.
دوم: شما به مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی بیشتری برای خوشبخت شدن نیاز دارید. در واقع شما مشکل ندارید، خاصیت ایجاد مشکل را دارید که این مسئله حاد هست. چون اگر مشکل داشتید با توصیه ای امکان حلش بود، ولی اگر عادت به مشکل سازی داشته باشید ، هر مشکلی را که حل کنید ، مشکل دیگر بلافاصله خودش را نشان خواهد داد. در این مورد بهتر است مقالات « بخش خانواده» را با تعمق و تدبر مطالعه فرمائید.
سوم: احتمالا شما فردی احساس محور هستید، و لذات آنی را بر منطق محوری که نتایج دیررس تری دارد ترجیح می دهید. لذا توصیه می کنم مقاله مربوط به هوش هیجانی را نیز مطالعه فرمائید.
چهارم: اگر می خواهید همسرتان نیز دچار مشکل نشود( وابستگی افراطی به خانواده اش و فراموش کردن وظایف همسری نسبت به شما)، بهترین کار اینست که چسب بین خودتان را زیاد کنید، یعنی با مهارتهای ارتباطی قویتر، رفتارهای صحیح و از همه مهمتر احساسات بی غل و غش مانند آهنربا او را جذب کنید. در غیر اینصورت درگیری و دعوا منجر به هل دادن او به طرف خانواده اش و دوری از شما می گردد.
پنجم: بدترین حالت برای انسان تعارض است. وقتی نحوه برخورد شما با او به نوعی است که مهر مادری او در برابر عشق همسریش قرار می گیرد او با تعارض شدیدی روبرو می شود که منجر به رفتارهای نامطلوب در او می گردد و در پی آن احساسات نادرستی در او شکل می گیرد. شما باید نحوه برخورد خود را به نوعی تنظیم کنید که ایشان، شما و مادرش را در یک مسیر ببیند.
ششم: مسائلی را که عنوان کردم هم خلاصه و مختصر و کلی بود، برای عملیاتی کردن این راهها ، شما نیاز به یک مشاور خانواده مجرب دارید.توصیه می کنم حتما با یک متخصص مشاوره خانواده ، مشورتی داشته باشید