ازدواج فامیلی
پرسش مراجع
سلام خسته نباشید. من علاقه شدید نسبت به دختر عمه ام پیدا کردم، موضوع را با خود ایشان در میان گذاشتم و مدتها به دلیل این که ایشان در شهرستان دانشجو بودن ارتباط تلفنی زیادی جهت اشنایی بیشتر با هم داشتیم و رابطه خیلی خوبی داشتیم و داریم و قرار شده بود تا ایشان جواب قطعی به من بدهند اما جواب منفی دادند بنا به دلایلی از جمله این که می ترسه بین خانواده ها مشکلی حرفی پیش بیاید واین که نمی تونه به من به عنوان یه شوهر نگاه کنه با این که منو خیلی دوست داره و از هر لحاظ قبولم داره ولی این حس را نمی تونه نسبت به من داشته باشه. حال به نظر شما این که ما تمام حرفایمان تلفنی بوده می تونه تاثیر گذار باشه؟ و گفتگوی رودررو می تونه موثر باشه؟ من چگونه میونم این حس را در ایشان ایجاد کنم؟ از طرفی این موضوع با خانواده ها هم در میان گذاشته شده و از نظر انها مشکلی نیست؟ حال من چطوری میتوانم این مشکل را حل کنم؟ در ضمن این تصمیم من اصلا احساسی نیست و من واقعا دوستش دارم. وخودش هم این را می داند و قبول دارد. و از نظر ازدواج فامیلی هم در خانواده مورد بدی نداشتیم و باید ازمایش بدیم. با تشکر اگه راهنمایی کنید ممنون میشم
پاسخ مشاوره خانواده
دوست عزیز؛
یکم: اگرچه نامبرده فامیل شماست و مدتی نیز تلفنی با او ارتباط داشته اید، اما این شناخت ها برای ازدواج کافی نیست، در مسئله ازدواج نیاز به شناخت لایه های عمیق تری مثل ، خصوصیات روانی، مسائل احساسی، طرز فکر و نگرش، و همچنین رفتار و گفتار فرد در مراحل بعدی می باشد، آنهم با ذکر جزئیات و مصداقها. لذا پیشنهاد می کنم با رسمیت بخشیدن به ارتباط خود، به اتفاق خانواده و به صورت حضوری جهت بررسی میزان تناسبی که نسبت به هم دارید، اقدام فرمائید.
دوم: به نظر می رسد که ایشان، شما را جهت ازدواج انتخاب نکرده اند( حداقل در این یک مورد، متاسفانه توافق ندارید)، و این که ترس دارد در روابط خانواده هایتان مشکلی ایجاد شود، به لحاظ اینست که از تصمیم قطعی خود نسبت به شما ( که احتمال قوی منفی است) ، آگاه هست، و گمان می برد که با حضور شما و شنیدن جواب نه، به ارتباط خانواده هایتان خدشه وارد شود.
سوم: دوست داشتن برای ازدواج بسیار لازم است، اما کافی نیست. با دوست داشتن فرایند انتخاب همسر و ازدواج آغاز می گردد ، اما تمام نمی شود. لذا برای اینکه این فرایند را دنبال کنید، حداقل به بهانه میهمانی و دید و بازدید ، به اتفاق خانواده اتان مسافرتی به آنجا داشته باشید و از خانواده خود بخواهید که تلویحا مسئله را عنوان کنند، و خودتان نیز با او به صورت جدی مسئله خواستگاری را مطرح کنید( نه مسئله ازدواج قطعی را ). چون ممکن است شناخت بیشتر شما نسبت به او ، منتهی به جواب منفی یکی از شما دو نفر شود. لذا راه بازگشت را برروی خودتان و ایشان نبندید.
چهارم: توصیه اکید می کنم ، به جای اینکه طوری صحبت کنید یا رفتار کنید که او را به جواب مثبت ، مجاب کنید. سعی کنید که خودتان را همانطور که هستید، ( با نقاط ضعف و قوت) جهت شناخت به او عرضه کنید. و از او هم بخواهید در مورد خود چنین کند و نظرش را صریحا بگوید( که به نظرم قبلا به شما گفته است). اما این مسائل به اتفاق خانواده هایتان و به صورت حضوری مطرح شود.( شما با خانواده خود نیز در میان بگذارید که در صورت عدم تفاهم ازدواج صورت نمی گیرد، تا با دید واقع گرایانه ای مشارکت کنند و با شنیدن جواب منفی، دچار احساسات نامطلوب نگردند.)